من ردای عاشقی را در جوانی باختمدوختم اندازه بر دوش رقیب انداختمسالهاطی شدزعمرمن ولیکن روزوشببیقراری کردم و با بی قراری ساختمچونگذشتعهدشبابم بافراغ وبیکسی یاد او شد همدمم بااین جدایی ساختمگرچه دور از اوشدم در عنفوان عاشقیلیک تنها بر دوصد از لشکر غم تاختمبرلبم مهرسکوتاست وزبانقاصر ؛ ولیقصههایعاشقیدرخواب و رویا ساختمبهترین راه فرار از عاشقی ؛ دیوانگیست!گرچه تاوانیعظیم باخون دل پرداختمفقطهمین!. . . + نوشته شده در ساعت توسط مهرداد اکبری | بخوانید, ...ادامه مطلب