دلنوشته های مهرداد اکبری

متن مرتبط با «سجده» در سایت دلنوشته های مهرداد اکبری نوشته شده است

سجده آزادی

  • .مجید رضا به مرگ ریشه دواندی چنان باشکوه که زیبایی آزادی در برابر عظمت جان تو شرمنده شد و لال در دهان یاوه گویان و مدعیان آزادیمجیدرضا چنان به آزادی و ٱزادگی احترام گذاشتی که مرگ در برابر فهم تو خودش را فقیر و حقیر دید.اما اینک ما ستایشگران تو به جرم من و ما بودن دوریم از شادی که تو تمنا کردی دوریم از ٱزادی که تو را سجده کرد و جانت را مشعل وجود و معنای خود خواستما کورها وبی سواد های عاطفه جمعی دچار اضمحلال روزمرگی شدیم. تو گفتی ما را ز تیغ مرگ مترسان که ما از تبار سر بداران خراسانیم اما این من های مجیز گوی شجاعت تو ز هول مرگ، نعره ی شیر درون را به پوزبند تفرقه ها در گلو افسار زده ایم به لال ماندنمجید رضا تو چگونه از سد جوخه های بد نامی و گمنامی دیکتاتور ها گذشتی بی آنکه آسیبی به باورهای زیبایت وارد کنند؟ چون یکی از طریقت های حکومت‌های توتالیتر قرن ما این است که اجازه نمی‌دهند دشمنانشان به مرگ بزرگ و دراماتیک یک شهید بمیرند و پای عقایدشان جان بدهند. اما تو چنان با شکوه مرگ را ستایش کردی که حتی معنای شهادت را در آغاز یک انقلاب تغییر دادی و از چنگال ایدولوژی و مذهب این واژه را نجات دادی اندک اند مردمانی از ما که حاضر باشیم چنین مرگی را بپذیریم. ٱن جلاد مسلکان برای تمسخر تو و باورهایت صحنه آرایی کرده بودند تا بگویند برای چه باورهای بیهوده ای جان شیرینت را قربانی میکنی. سوگوار نبودن و غم را ستایش نکردن و عقیده ٱزادی را عین جان شیرین و گرامی و گران سنگ دانستن ٱنها از تو این می‌خواستند اما تو کاری کردی که دشمنان باورهای زیبایت نتوانند در سکوت و گمنامی جان و ٱزادی تو را به سخره بگیرند. اگر کسی همچون تو جرات میکرد به جای تحمل این جنایت در سکوت، رنج مرگ را به جان بخرد، قطع, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها