* خوانش یک سنریوی شگفتانگیز :"یکی چترآنکه عاشقترخیستر !"* دربارهی "سنریو" :«...سنریو ، گونهای هایکوی هفده هجایی است که "کارای سنریو"ی ژاپنی ( ۱۷۹۰/ ۱۷۱۸ ) میلادی بنیانگذار آن بوده و بنام خود او شناخته است . سنریو ، قید و بندهای هایکوی کلاسیک را ندارد و از رعایت "سکوتواژه" و "فصلواژه" آزاد است . بدیهی است اگر سنریو نویسی ، سنریویی بنویسد که دارای سکوتواژه و فصل واژه هم باشد خطایی مرتکب نشده اگر که مخاطب را قانع کند آنچه نوشته یک سنریوی موفقاست . اما عنصر "وابیسابی"( wabi_sabi ) که بهگونهای شگرف بنمایهی هنر ژاپنی است باید در هر آفرینش هنری ، ادبی مستتر باشد تا روح جاودانگی و ماندگاری بدان بخشد . برخی محققان عرصهی هایکو (وابی سابی) را دومقولهی جدا از هم ندانسته بل ایندو را در کنار هم مورد بحث قرار دادهاند بنمایهی زیباییشناسیک وابیسابی ، ناهمگونی ، درشتی ، سادگی ، فقر ، فروتنی و القای فرایندهای طبیعی است ، اگر شئی یا حالتی و در مبحث هنری ، اثری بتواند در مخاطب یک نوع حس آرامش و شوق و شیفتهگی معنوی ایجاد کند میتوان گفتن که آن مقوله یا اثر پدیدآمده از عنصر وابیسابی برخوردار است .سنریو بیشتر ار زبان محاوره و گفت و گوهای عادی و روز مره بهره میبرد و عواطف انسانی ، ناتوانی آدمی و حالات فردی و اجتماعی بشری را با طنز و هزل درهم میآمیزد. سنریو از دل "هایکای نورنگا"بیرون آمده و در چهارده و هفده هجا نوشته میشود ، بعدها آنگاه که هایکو هویت خود را از "تانکا" جدا کرد سنریوی هفده هجایی هم هویت خود را از "تانکا" جدا کرد و هویت مستقل خود را بیشتر شناساند . برای نمونه این چهار سنریو را بخوانید که دو سنریوی نخست از "کارای سنریو" و دو دیگر از سنریو نوی, ...ادامه مطلب
«...میخواهم نکتهای را فرو مگذارم و آن هم اشاره به روح واقعی هایکو است که متاسفانه بیشتر هایکوهای ایرانی فاقد آن هستند و به همین دلیل از عنصر اصلی پدید آورندهی یک هایکو تھی اند . این عنصر و روح هایکو ، همانا وابی سابی"wabi sabi" است . "سابی" در معنای لغوی همان فروتنی عارفانه است که تم اصلی هایکو نیست اما رنگ شگرفی بدان میبخشد و "وابی" هم همان درویشی و بیاعتنایی به مظاهر دنیوی است . هر دوی این اصطلاحات متعلق به "ذن - هایکو" هستند و نه تنها هایکو ، بلکه از دیدگاه من هیچ آفرینش ادبی و هنری بدون "وابی سابی" قابلیت جاودانه شدن ندارد . امروزه همه میدانند که هایکوی کلاسیک از حیث تکنیکی بر دو عنصر اصلی "فصلواژه" و "سکوتواژه" استوار است . فصلواژه "kigo" در هایکو ، کلمهای است که بیانگر زمان و فصل است و بیان فصل در هایکو میتواند مستقیم با آوردن نام فصل القا شود و یا با اشاره و غیر مستقیم . در هایکوهای امروزین که بیشتر هایکوهای شهری هستند ضرورت اشاره به فصل و استفاده از "کیگو" احساس نمیشود. اما سکوتواژه "kireje" یا"کایرجی" در هایکو به نوعی کلید آن است . هایکو دو بخش دارد که این دو بخش با یک سکوت تفکیک پذیرند . این سکوت کلیدی است که به دست خواننده هایکو داده می شود تا لحظهی شهود و جهان فکری نویسندهی هایکو را کشف کند . این سکوت میتواند در پایان سطر آغازین باشد و گاه در انتهای سطر دوم . ممکن است هایکونویس سکوت را به پایان سطر سوم هم ببرد . اگر هایکو همهی این اصول را رعایت بکند اما تهی از "وابی سابی" باشد ، هایکویی ماندنی نخواهد بود . فقدان وابی سابی در هایکو ، آن را در حد یک شعر کوتاه معمولی و گاه مبتذل دچار افت میکند . یک نوع اسنوبیسم ادبی ، یک تفاخر فاقد اصالت ، "کاوا م, ...ادامه مطلب