دلنوشته های مهرداد اکبری

متن مرتبط با «عشق» در سایت دلنوشته های مهرداد اکبری نوشته شده است

انقراض عشق_انقراض محبت_انقراض شاعر

  • _✍️, ...ادامه مطلب

  • دسته بندی عشق

  • سمفونی عشق

  • سمفونی عشقبا چهره ی اسارت، در پنجه ی قدرتانباشته از خشم و فریاد سوزنده در گلوزخمی ز هراسِ جلادان گستاخدر جدالِ خوف انگیز نورو تاریکیدر چار دیوارِ سلول غبار گرفتههمنشین میله و، جنونِ نوشته هایِ دیوارکه نجوا می کند در سکوت، فریادِ فتح راکه تک تکِ واژه های نقش بستهبر چار دیوارِ این محبسسخن از کابوسِ سهمناکِ داغ می گویدو درفشِ جلادوسعتِ آسمان، از دریچه ی کوتاهِ نگاه منکوچک است و محدوداما دروازه های اندیشهگسترده و باز است برای پرواززهی خیالِ باطل، ای بداندیش مایوسکه با وحشت و تهدیدفریادهای عاصی مرا خاموش کنیدر ابتذال حضورتودر تاراجِ پیکرِ پر جراحت منسمفونی عشق برپا می کنمبا سر انگشتانِ مجروح خودتا آوای تعلیمِ رهایی رابه گوش جوانه های بی پروا، برسانمتا زوزه های هراسان تودر غوغای صدایِ استقامت من، گم شودعمرت رو به تباهی است، ای سیاه اندیشهکه ما برپاییمهرچند بر زمین، میخکوب شده باشیم. + نوشته شده در ساعت توسط مهرداد اکبری  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • صادق هدایت و مفهوم عشق

  • زندگی و عشق یک نویسنده ی رازالود ایرانی ....آیا دوشیزه ترز باعث خودکشی هدایت شد ؟...ابتدا نگاهی و نظری به عشق در نگاه صادق هدایت.....عشق ازنظراو بی فرجام است ، در بوف کور که به نوعی مانیفست او محسوب می شود معشوق راوی یک فاحشه است که با هرکسی به جز خودش می خوابد و یا در بخش دیگری از همین داستان راوی فقط به جسم در حال زوال معشوق می رسد ... ( چه چیزی از این وحشتناک تر؟) در " تجلی " عاشق در پایان داستان با سیگار معشوق که آثار رژه لبش رویش باقی مانده است تنها می ماند ...در داستان " داش آکل " عاشق سینه چاک ، بالاجبار خود بانی و باعث ازدواج معشوقش با غریبه ای می شود ...و یا در" سگ ولگرد " عشق باعث می شود سگ ، صاحب و خانه ی خود را از دست بدهد و آواره بشود...هدایت تنها به انعکاس تلخ و دردناک فرجام عشق در داستان هایش بسنده نمی کند و در جای دیگری پا را از این فراتر می گذارد و نظر خود در مورد عشق را با لحنی بی سابقه این گونه بیان می کند: عشق دام طبیعت برای تولید مثل است ... به راستی که عمق این سخن باید مو را بر تن هر کسی سیخ کند چه سخنی از این هولناک تر؟ او عشق را مانند خصیصه ی هر دامی زیبا و دل فریب اما با باطنی خطرناک نشان می دهد و انسان را بدین گونه برده ی طبیعت نشان می شناسد که برای پایداری آن به ناچار خود را در مهلکه ی عشق گرفتار می بیند . در منظر هدایت عشق باعث صعود او نیست بلکه عامل سقوط او به ورطه است!!.البته باید در کلیه ی نگره ها نسبت به عشق،نگره و بیان فروید را هم قابل احترام و تامل دانست...هدایت را هم ما نمی توانیم با چندکتاب او محدود و محکوم به یک نوع دیدگاه کرد...شاید هم این چنین که نوشتیم ،بود...اما همین هم زیباست...عشق گاهی خیانت و تنهایی است...عشق گاهی سکس است...عش, ...ادامه مطلب

  • هفته عشق

  • هفته عشق و دوستی و رها شدن از دروغ،کینه، دشنامی، بدبینی و بد اندیشی بر تمام دوستان عاشقم مبارک بادعشق نمی پرسه که تو کی هستی؟ عشق فقط ميگه تو مال منی... عشق نمی پرسه که اهل کجایی ؟فقط ميگه تو قلب من زندگی می کنی...عشق نمی پرسه که چی کار می کنی؟فقط ميگه باعث ميشی قلب من به ضربان بيفته...عشق نمی پرسه چرا دور هستی؟فقط ميگه هميشه با منی...عشق نمی پرسه که دوستم داری؟فقط ميگه دوستت دارم, ...ادامه مطلب

  • عاشق عشق

  • یک پنجره...یک نگاه...قدری مِی ِ نابسرتاسر ِ این غزل...تمنای شرابدر قلۀ آن نگاه ِ مصراع ِ نخستآزاد و رها نشسته مغرور!عقابیک حادثه یک نیاز یک عالمه ناز... بیداری ِ مطلق است در بستر ِ خواباین بار اگر دوباره عاشق بشومنه سیخ بسوزد و نه اندام ِ کبابیک حوصلۀ گشاد و یک فرصت ِ تنگتا هست گناه ِ پاک! لعنت به ثوابدر بستر ِ بی حیای من طغیان کنبا چرخش ِ این پیاله و نای ربابلعنت به تملّک و بلوغ ِ عوضییا منظرۀ تاهل و حصر و حباببا من به نماز ِ لخت موءمنتر شوبا نام ِ شراب خط بکش روی عذابسرتاسر ِ من توئی....بیا عریان شواندام ِ مرا بپیچ دورت چو حجابمن بانی ِ لحظه های حال و نفَسمچسبیده تنم به لایه هایت چو لعابمن ع,عاشق,عشق ...ادامه مطلب

  • عشق

  • آدم محنت کشیده، زود گریان می شودگوشه ای پژمرده و،سردرگریبان می شود هیچ مهری، هیچ لطفی را نمی خواهد دگربی سبب دلگیر، از این و هم از آن می شودبعد هر سختی، خداوندا تو خود فرموده ایروزگار راحتی، پس کی نمایان می شود؟ گریه ی پنهانی ام، تقصیر من هرگز نبودقلب وقتی بشکند، آدم پریشان می شود شک ندارم، آخر این دیوار غم خواهد شکستمیرسد روزی که دنیایم گلستان می شود بی پناهی های ما، از درد تنها بودن استزخم های ما فقط با عشق درمان می شود برچسب‌ها: یادداشت شعرِ, عشق, ...ادامه مطلب

  • 51/2(بوی عشق)

  •   اشتباه تو همین بود که فکر می کردیآرزوها را به گور خواهیم برددیدی عاقبت بهار آمد دیوار زمستان را هل داد !؟بلبل باغ های قندیل وار هم برگشت!؟حالا هرچه دلت خواستسبزه ی این گندم ها راگره بزنباز هم در این فصل بوی عشق می تابد .... مهرداد اکبری, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها