هیچ مهری، هیچ لطفی را نمی خواهد دگر
بی سبب دلگیر، از این و هم از آن می شود
بعد هر سختی، خداوندا تو خود فرموده ای
روزگار راحتی، پس کی نمایان می شود؟
گریه ی پنهانی ام، تقصیر من هرگز نبود
قلب وقتی بشکند، آدم پریشان می شود
شک ندارم، آخر این دیوار غم خواهد شکست
میرسد روزی که دنیایم گلستان می شود
بی پناهی های ما، از درد تنها بودن است
زخم های ما فقط با عشق درمان می شود
برچسب : نویسنده : mehrdadakbari2000a بازدید : 176