دمدمای فلق
خوابم نمی برد
بدجور دلم گرفته ست
روزها را گم کرده ام
خودم را از یاد برده ام
نپرس چرا
کاش لااقل کسی می آمد
یا من می رفتم...
می رفتم جایی
که هوای حوصله باشد
فهم آدمی
شور و اشتیاق
تورق ترانه
آواز آزادی پرنده...
پای رفتن ندارم
دل نشستن
نپرس چرا
اینجا کلاغ سالخورده ای
اضطراب طولانی مرا
در پس پنجره می پاید ...
مهرداد اکبری
دلنوشته های مهرداد اکبری...برچسب : نویسنده : mehrdadakbari2000a بازدید : 216