فضای مجازی

ساخت وبلاگ

دو سه روز پیش سالروز سوختن دختر آبی بود. آیا در خاطره‌ی روزمره‌مان چیزی مانده از او که پارسال، در چنین روزهایی، همه‌ی صفحه‌های شبکه‌های مجازی را آبی کرد؟ وقتی به جنایت کهریزک، ساختمان پلاسکو، دختر میدان انقلاب، قتل عام زمستان ۹۶، آبان ۹۸، هواپیمای ۷۲۵ و تا همین چندی پیش، ماجرای رومینا اشرفی و در این روزها اعدام بی‌رحمانه‌ی نوید افکاری فکر می‌کنم این پرسش برایم مطرح می‌شود که آیا شبکه‌های مجازی که در اوج اتفاقات و حوادث تلخ، ابزاری است برای نوشتن درباره‌ی این اتفاق‌ها و نقد سیستم، تأثیر درازمدتی در ایجاد تغییری حتا کوچک در سیاست جلادان، برنامه‌ریزی‌های مجلس و دولت و یا در تغییر دیدگاه و عملکرد ما دارد؟ 

آیا این فضای مجازی را می‌توان جدی گرفت یا فقط به یک روزمرگی، محلی برای تخلیه‌ی خشم ما از آن‌ها و تبادل لایک بدل شده است؟

به‌نظر من چون دوام رژیم بر سلطه و سرکوب و کشتن بنا نهاده شده، خشم‌های موجی ما در این فضاها تأثیر بنیادین ندارد. گاهی احساس می‌کنم همه‌ی ما از سر وظیفه برای هر مورد سرکوب می‌نویسیم، و با نوشتن و خوانده شدن به یک رضایت درونی می‌رسیم که نتیجه‌ی نهایی آن به ضد خودش بدل می‌شود، و این همان چیزی است که سلطه‌گر می‌خواهد و به‌قول هانا آرنت، «عادی‌سازی کارهای زشت و جنایت‌های کثیف.» 

+ نوشته شده در ساعت توسط مهرداد اکبری  | 

دلنوشته های مهرداد اکبری...
ما را در سایت دلنوشته های مهرداد اکبری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehrdadakbari2000a بازدید : 167 تاريخ : پنجشنبه 27 شهريور 1399 ساعت: 17:30