شوخی های فرهنگستان زبان

ساخت وبلاگ

نام"شب یلدا "و "چهارشنبه سوری"را ار تقویم حذف کردند!
.
گاهی گر از ملال محبت برانمت
دوری چنان مکن که به شیون بخوانمت
پیوند جان جدا شدنی نیست ، ماه من
تن نیستی که جان دهم و وا رهانمت
یک شب به رغم صبح به زندان من بتاب
تا من به رغم شمع ، سرو جان فشانمت
چوپان دشت عشقم و نای غزل به لب
دارم غزال چشم سیه می چرانمت
"شهریار"
.
درود بر شما .....روزگار بر شما خوش ....چند روز پیش گلپا درخانه ی ابدی خودارام گرفت ...ایرج باصدای خسته و خاکستریش اورا بدرقه کرد ....و شعرها و کلمات و ترانه ها درهوا اتش گرفتندو سوختند....چشم ها شعله کشیدندو زن و مرد ...پیرو جوان درسوگ اوازه خوان شهرما درحسرت غرق شدند....اوکه می دانست شبی عمرش به پایان کمی رسد .....نوبت خاموشی اش سهل و اسان می رسد ....پس چرا نمی بایستی اوعاشق نمی شد ؟پس چرا ؟.......چرا ؟.............چرا ؟
.
درخبرها امده بود که ۱۳ مناسبت جدید به تقویم سال ۱۴۰۳ اضافه شد...داشتم این مناسبت ها را نگاه می کردم ...به جزسه موضوع بقیه چندان به دردبخورنبود... اماهمین سه موضوع هم جای بحث و جدل دارد ...روزقهرمان ملی که معلوم نیست منظور از قهرمان کی هست و ملی بودن یانبودنش چه معنایی دارد ؟....روز گرامی داشت شب یلدا ...که طولانی نرین شب سال است .....درنام گذاری تازه درتقویم جمهوری اسلامی....تبدیل شده به ...روزگرامی داشت میهمان و شب نشینی!!!!.....یعنی نام یلدا رسما حذف شده و به جایش مبهمانی امده و ....این درراستای همان حذف نام های تاریخی و ایینی و ملی است...مثل حذف نام و ایین برگزاری مراسم چهارشنبه سوری ....ان هم با نام جدیدومسخره ی تکریم همسایگان !!!
.
اولا بایدگفت که امروزه نه میهمانی داریم و نه شب نشینی...ان هایی هم که دورهم شب ها جمع می شوند تا ترانه ای بشنوندو رقصی بکنند...یا منکرات می ریزه مهموتی رو به هم می زنه و یا ... کلانتری چی ها میاند شیتیل شو نو بگیر ن و برن ... گرامی داشت هندوانه و انارو پشمک و .....ان هم دراین فصل وحشتناک گرانی و اختلاس و دزدی و تورم ....که کمرمردم زیربار گرانی ها می شکند!!
.
کشورما که درطول تاریخ از اغاز تا امروزطولانی ترین شب حیاتش رادارد هنوز تجربه می کند.... نه افتابی ونه خورشیدی ...هیچ حادثه ی طبیعی و غیرطبیعی برای این مملکت و مردمش و فرهنگش صبح را به ارمغان نمی اور د ... صبح سوادو اندیشه .....صبح خوشحالی و خوشبختی ... صبح راحتی و رفاه ....صبح بیمه و ارامش .... صبح نقدو انتقاد.... صبح عدالت و برابری ...صبح اخلاق و اموزش ....و صبح رهایی و ازادی...
.
القصه ...مناسبت های برشمرده ....ازمهم ترین شان بودند...هم چنین ....روز نثرفارسی هم به تصویب رسیده است ....اما تناقض های این مناسبت ها با حضرات ....خصوصا درمورد مصوبه ی اخری .... یعنی نثرو زبان فارسی ....بلایی که زبان های خارجی و خصوصا عربی برسرزبان فارسی اورده ...هیچ دشمنی درطول سده ها برسرزیان فارسی درنیاورده ...اخیراهم فضای مجازی و اینترنت این تخریب را تشدیدکرده است ...وکسی نیست که پاسخ گوباشد.... فرهنگستان زبان فارسی هم با انتخاب کلمات تازه و نو گامی دیگردرجهت تخریب نثرفارسی برداشته است .
.
مثلا نگاه بکنیدبه این وازه های تازه که فرهنگستان تصویب کرده است انگاری جوک تازه است ..این نهاد بانمک در تازه‌ترین معادل‌سازی خود پیشنهاد کرده است که به جای «پد موس» بگوییم : «زیرموشی»،... به جای «سلف‌سرویس» هم گفته‌اند بگویید «رستوران خویش‌یار» ... وبازفرموده اند به «هدفون» بگوییم «دوگوشی».... البته این معادل‌ها زیادتر از این حرف‌هاست، مثلا گفته‌اند به «فلاسک» بگویید «دمابان».... ودر ادامه فرموده‌اند به «پاپ‌کورن» هم بگویید :«ذرت پفکی» ...!قبلا هم مروری داشتم بر برخی واژه‌های ورزشی مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی...که برای آن دسته ازدوستانی که هنوزندیده اند تقدیم می کنم ...ژیمناستیک : «چم‌ورزی» ..... راکت : «دستاک»..... دمبل : «دست‌وزنه»واتر اسکینگ : «آب‌سُری» .......اسکی : «برف‌سُری»کیک بوکسینگ :«پامشت» ........اسنوبُرد : «تخته‌برف»....اسکیت : «چرخ‌سُری» .......اسکواش : «کوبان»و بالاخره فوتبال : "گوی پا ".........!!

البته برخی ازاین واژه های ساخته شده معقول به نظرمی رسند مثل "مدینه ی فاضله "...ویا "گوشه "....اما زمانی که به تاریخچه ی این موارد تولیدی نگاه می کنی می بینی که کارانجام شده مربوط به این فرهنگستان نیست وقبلا توسط مترجمین قدیمی درکتب مختلف ترجمه شده است ...!بایدبه این حضرات فرهنگستان و شورای فرهنگ عمومی گفت : شمارا به پروردگارخودتان رهایمان کنید...لااقل بگذارید زبان وخط مان را حفظ کنیم ...همه چیزیا نابود شد یا به گند کشیده شد....ارزانی رفت ...رفاه رفت....اخلاق رفت ...راستی رفت ....پاکی رفت ....شادی رفت ....اسایش رفت ....ارامش رفت ...احترام رفت ...امیدرفت ......کتاب و مطبوعات و هنر و فرهنگ رفت .....معماری و فرش و صنایع دستی و موزه و میراث فرهگی رفت و ....لااقل زبان مان را برای خودمان بگذارید....مردم خود بهترین حافظان میراث ملی هستتد.

+ نوشته شده در ساعت توسط مهرداد اکبری  | 

دلنوشته های مهرداد اکبری...
ما را در سایت دلنوشته های مهرداد اکبری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehrdadakbari2000a بازدید : 29 تاريخ : يکشنبه 5 آذر 1402 ساعت: 17:56