رهایم کنید
دارم موسیقی باران را از گلوگاه تنگ ناودان می شنوم
می خواهم هم صدا با باران
ترانه ای برای بوته های تب کرده ی بیابان بخوانم
خیره به کبریای آسمان،
آواز کوچ پرستوهای بی بازگشت را به یاد آورم
به گلبرگ های خاموش ستاره بیاندیشم
چشم هایم را
خیس خیال دریا کنم
مشق های درهم باد را
از نو بنویسم
احوال عجیب آدمیان را
مروری دوباره کنم
و اندکی هم برای مادران بی سایه مویه کنم.
اصلن چه کار دارید
می خواهم کمی هم به خود خسته ام بیاندیشم
و آنقدر بر این سرنوشت فریاد کنم
تا چشم هایم را دریا بنامند.
مهرداد اکبری
دلنوشته های مهرداد اکبری...برچسب : نویسنده : mehrdadakbari2000a بازدید : 192