اشک ها

ساخت وبلاگ

هنگامي که قطرات اشک گرم از چشمان زیبایت چون مروارید بر صورت رنگ پریده ات میچکيد قطرات باران را به خاطر مي آوردم که در دل صدف جای می گرفت و تبدیل به مروارید می شد ........ هنگامی که اشک در دیدگان زيباي تو می درخشيد بی اختیار به یاد شبنم های بهاری می افتم که بر روی گلبرگهای نرم و با طراوت گلها زیر تشعشع کمرنگ خورشید صبحگاهی ...
اما من مي دانم اين مرواريد غلطان که در چشمان زيبايت روئيده است اشک غم و اندوهي است که بر جسم و جان تو وارد آمده و روح تو را نيز آزرده است ... اما من دوست دارم اين اشکهاي زيبايت اشکهای عشق باشند : کشنده و جاویدان. پس سعي کن این محبت را در جهت عشق به دست آری.

من این اشکها را چون گنج گرانبها عزیز میدارم و به هر قطره ای که درخشنده و تابناک باشد بنگرم صورت زیبایی در برابرم مجسم می کنم...


برچسب‌ها: یادداشت, اشک ها دلنوشته های مهرداد اکبری...
ما را در سایت دلنوشته های مهرداد اکبری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehrdadakbari2000a بازدید : 201 تاريخ : دوشنبه 6 شهريور 1396 ساعت: 19:21