فکر میکردم که
در آستانه پنجاه و چند سالگی
خیلی چیزها را میفهمم ،
اما تازه دیروز پی به عمق جهل خویش بردم .
چند روز پیش برای خرید به یک سوپرمارکت رفتم .
در هنگام نزدیک شدن به سوپرمارکت ، پسر بچهای حدودأ ۶ تا ۷ ساله
یک بسته آدامس را برای فروش به طرفم گرفت ،
من پول نقد همراه نداشتم و نخریدم .
بعد وارد سوپرمارکت شدم
پسرک رنگ پریده کمی کنار پیاده رو راه رفت و با هر عابری برای فروش آدامس هایش صحبت کرد ،
اما کسی چیزی از او نخرید
بعد رفت و روی لبه باغچه مقابل سوپرمارکت نشست .
من که از داخل سوپر نظارهگر او بودم با خودم گفتم
یک کیک و آبمیوه برایش بخرم
اما در آن لحظه
تصمیم دیگری گرفتم ، پسرک را به داخل فروشگاه آوردم و گفتم هر چه دوست داری بردار به حساب من
گقت : هر چی میخوام ؟!
گفتم : بله
رفت در داخل ردیف ها و قفسه های فروشگاه
چند دقیقه بعد برگشت
فکر میکنید چه برداشته بود ؟؟!!
یک رُب کوچک ،
یک روغن کوچک ،
یک کیسه کوچک نخود
یک کیسه کوچک لوبیا
و سویا ❕
پنجه بُغض آنچنان گلویم را فشرده بود که نتوانستم حرفی بزنم ،
فقط رُب و روغن را از دستش گرفتم و
سایز بزرگترش را برایش برداشتم .
همیشه فکر میکردم فقر را میشناسم و کودکی را ❕
در نظر من رویاهای کودکانه
همیشه قدرت داشتند و میاندیشیدم
کودک همیشه کودک است ❕
و رویاها و خواسته هایش از هر چیزی قویتر ...
دیروز فهمیدم که لفظ
کودکان کار چقدر نامناسب است .
فقر خیلی زودتر از آنکه ،
این فرشتههای معصوم وارد دنیای کار شوند
کودکیشان را بلعیده است ❕
من به او گفته بودم
هر چه دوست داری بردار و
او مثل یک مرد نانآور فقط به مایحتاج خانه اندیشیده بود ❕
حتی لب های کوچک خشک و رنگپریدهاش را به یک آبمیوه میهمان نکرد ...
گفتم اگر بیشتر برایت بخرم میتوانی ببری ؟
پاسخ َش این بود :
من خیلی قوی هستم .
راست میگفت ، خیلی قوی بود
شاید هم فقر خیلی قوی بود .
خیلی خیلی قویتر از رویاها و خواستههای کودکانهاش ....
من هم شاید در این سرزمین کاری می کنم
آنچه از رنج و درد و غصه بود ،
در این سالها ازهمکاران َم
دیده و شنیده بودم
ولی در ذهن من رویای کودکی همیشه قوی و زنده بود
که " در این قحط سال بی رحمی"
مُرد و پژمُرد ❕
میخواهم به جای تهنیت
نفرین بفرستم !
نفرین و نفرین بر دست های بزرگ و مغزهای تُهی
که این حجم از فقر و فلاکت و بدبختی را بر قلب بزرگ
فرزندان کوچک سرزمین َم ،
" سرزمین شعر و عشق و آفتاب "
تحمیل کردهاند ....
برچسب : نویسنده : mehrdadakbari2000a بازدید : 146