... شعری که از تذکرة عرفات نقل می کنیم یکی از موارد نادری است که آثار خشم و بغض تاریخی زنِ ایرانی را برای آیندگان حفظ کرده است. شاعرهای که این شعر را خطاب به همسر ستمکار خود سروده است «منیژة قاینی خراسانی» نام داشته و در اواخر قرن دهم و اوایل قرن یازدهم میزیستهاست، صاحب فرزندانی هم بودهاست که بعضی از آنها در هند زندگی میکردهاند و تقیالدین اوحد بلیانی(973- 1040) یکی از ایشان را دیده بودهاست و میگوید: « پسر او بالفعل در هند است» در هنگامِ غضب و نزاع به شوهر خود خواندهاست:
طلاق از تو گیرم تو را رَد کنم
به کوری چشمت دو شوهر کنم
یکی اَمرَدِ تازۀ نو جوان (1)
دویم ظالمی تُرکمانی عَوان(2)
به آن نوجوان عیش و عشرت کنم
به آن تُرکمانت حوالت کنم.
در شرایط زندگی آن روزگار، چه به شوخی و چه به جدّی، چنین سخنی از زنی بسیار شگفت آور است و از شجاعت و بی باکی او حکایت دارد. کدام زنِ فمینیست آمریکائی امروز میتواند بدین گونه سخن بگوید؟ از این شاعره شعرهای دیگر نیز در تذکرهها نقل شدهاست که از ذوق و توانائی هنری او حکایت می کند. از جمله:
خواهم که بر آن سینه نهم سینة خود را
تا دل به تو گوید غمُ دیرینة خود را
گر باده خورَد زاهدِ خود بین شب جمعه
خمخانه کند مسجدِ آدینة خود را
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- امرد: جوان موی بر رخسار نرسته
2- عوان: در اینجا کسی که در خدمت دولت است و ظلم پیشه، و بی پروا...
.
نقل از کتاب: با چراغ و آینه.....
شفیعی کدکنی نشابوری
برچسب : نویسنده : mehrdadakbari2000a بازدید : 83